حسن فتحی بزرگترین مخالف معماری مدرن

حسن فتحی بزرگترین مخالف معماری مدرن
Facebook Twitter LinkedIn

۲۱:۱۲ | ۱۳۹۸/۰۹/۰۹

حسن فتحی از برجسته‌ترین معماران جهان اسلام و بزرگ‌ترین دعوت‌کننده به معماری بومی و سنتی به شمار می‌رود. معماری مورد نظر این معمار در ایران نیز مورد توجه استادان این حرفه قرار گرفته اما با وجود استقبال از آن و تاثیر اینگونه معماری بر آسایش جامعه اما هنوز نتوانسته است به جایگاه شایسته خود دست یابد.
به گزارش اخبار ساختمان، انسان ها همواره در پی مامن و پناهگاهی جهت زندگی آرام و به دور از هرگونه تهدید و خطر بوده اند و در ساخت اماکن از عناصر طبیعی پیرامون خویش چون خاک، آب و آتش بهره گرفته اند که در معماری آنها نمود یافته است. معماری با خاک را می توان جزیی از معماری بومی به حساب آورد زیرا در هر منطقه از جهان از خاک برحسب شرایط اقلیمی و آب و هوایی استفاده می کنند و رنگ ها و برجسته کاری هایی که جهت زیباسازی و برحسب لذت طلبی خویش در خانه های گلی به کار می بردند، می تواند بیانگر نوع تفکر، عقاید، باورها و ارزش های بومی مردم آن منطقه باشد که معماران بزرگ از آن بهره گرفته اند.

یکی از این معماران حسن فتحی معمار مصری است که به خاطر وضعیت اسفناک روستاییان کم در آمد محل زندگی خود، درصدد یافتن راه هایی برای بهبود وضعیت زندگی آنها بر می آید به همین دلیل هم از روش های بومی معماری مصری بهره می برد.

فتحی به شدت مخالف معماری مدرن و جهانی بود و ابراز می کرد، بناهای قوطی کبریتی و یکسان، احساسات افراد ساکن در داخل خود را نفی می کند. وی معتقد بود که معماری به شیوه‌ مدرن مستلزم وقت و هزینه زیادی است که بیشتر مردم و به خصوص روستانشینان، توان پرداخت چنین هزینه‌هایی را ندارند به همین دلیل هم اصول معماری خود را، کمک به ابتکارات محلی نام‌گذاری کرد که این اصول مبتنی بر ارزان و در دسترس بودن مصالح ساخت خانه برای روستاییان بود. فتحی با شعار خودتان خانه‌تان را بسازید، مشارکت مردم را عاملی تعیین‌کننده در ساخت خانه مطرح می‌کند.

این معمار مصری جوایز و مدال هایی همچون مدال طلای ایالات متحده، جایزه شناخت برای نقش ساختمان سازی برای رفاه مستمندان، مدال طلا از طرف فدراسیون جهانی معماری، بهترین معمار در خاورمیانه، ۶ دکتری افتخاری از دانشکده های بزرگ جهان و ... را دریافت کرد تا اینکه سرانجام در ۳۰ نوامبر ۱۹۸۹ میلادی برابر با ۹ آذر ۱۳۶۸ خورشیدی چشم از جهان فروبست.

معماری در ایران

معماری ایران در طول تاریخ از تداوم کم نظیری برخوردار بوده است که این هنر بیان‌کننده نحوه اندیشه، جهان‌بینی، باورها، اعتقادات مذهبی و سنت های مردمان این سرزمین محسوب می شود که با توجه به موقعیت اقلیمی و جغرافیایی این سرزمین پهناور در ابداعات و نوع‌آوری راه ترقی پیموده و در ایجاد انواع برش ها، طاق ها، ایوان ها، طاق نماها، محراب ها، مناره ها و تزئینات گوناگون بنا در دوره های مختلف شاهکارهای فراوانی به وجود آورده اند که امروز اثری از این بناها که نتیجه سال های متمادی کار و کوشش استادکاران و معماران بوده، نیست. به همین دلیل هم وقتی به فضای شهری امروز نگاه می کنیم با ساختمان‌هایی بدقواره، زشت و ظاهراً لوکس روبه‌رو هستیم که بدون تناسب با معماری سنتی و جامعه ایرانی شکل گرفته‌اند؛ نوعی از معماری که به رسوم و سنت‌های گذشته توجهی ندارد به گونه ای که گویی ایران از معماری تهی بوده است.

بنابراین بهره‌گیری از طرح‌های غربی در کشوری که هنوز میان سنت و مدرنیته دست و پا می‌زند، شهرهایی را پدید آورده است که ساکنان‌شان سرگردان و حیران‌اند؛ شهرهایی که امکانات‌شان با جمعیت تناسبی ندارد. کشوری که تخت‌جمشید، ایوان مدائن، نقش جهان، چهل‌ستون و عالی‌قاپو را داشته، در یک سده گذشته نتوانسته است اثری معماری، متناسب با فرهنگ و فضای جامعه ایرانی ارایه دهد. به همین دلیل هم در دوره های مختلف عده ای از معماران سعی کردند تا توجه ها را به معماری سنتی جلب کنند که شاید بتوان تا حدودی از دامنه اینگونه بحران ها کاست.

محمدکریم پیرنیا

محمدکریم پیرنیا به عنوان پدر معماری ایران شناخته می شود که از همان دوران کودکی به معماری ایرانی علاقه داشت. در دوره‌ای که توجه به معماری غربی، معماری سنتی ایران را در محاق قرار داده بود، پیرنیا دانشگاه را رها کرد و به سراغ معماران سنتی رفت و از آنها خواست تجربه‌هایشان را به او منتقل کنند.

وی در طراحی اِلمان‌های سنتی معماری ایران، استعداد زیادی داشت. خودش در این‌باره گفته است: دیدم این نوع کارها را در دانشکده مسخره می‌کنند. از آنجا دل بریدم و به کارهای مورد علاقه خود پرداختم. دنباله خودباختگی‌هایی که از زمان قاجار آغاز شده بود و در زمان ناصرالدین شاه به حد اعلای خود رسیده بود، در دانشکده به شدت به چشم می‌خورد، به نحوی که از هر چیزی که ایرانی بود به شدت پرهیز می‌کردند، حتی طرح خانه ایرانی و...

تحقیقات گسترده پیرنیا در خصوص معماری ایرانی به ویژه معماری ایرانی- اسلامی به طرح نظریات نوینی درباره معماری ایرانی انجامید که جملگی در تألیفات متعدد وی منعکس است. اصول چهارگانه هنرهای ایرانی ـ اسلامی از جمله معروف ترین نظریات او به شمار می رود که از نظر وی ملاک اسلامی بودن هنر محسوب می شود. این چهار اصل که پیرنیا، به تبع تخصص خود، کاربرد آنها را بیشتر در بخش معماری مورد توجه قرار داده است، عبارت اند از:

مردم واری یا مردم داری که همان رعایت مقیاس های انسانی به شکل مطلوب و برپایه رفع نیازهای انسانی است. خودبسندگی، به مفهوم حداکثر استفاده از امکاناتِ در دسترس و مصالح بوم آورد. پرهیز از بیهودگی، به معنای دوری از افزوده های غیرضروری و درونگرایی که بیش از سه اصل دیگر، تأثیرات مذهب را نمایان می سازد. به گفته وی، درون گرایی و کشش معماران ایرانی به طرف حیاط ها و پادیاوها (جایگاه شستشو) و گودال باغچه ها و هشتی ها و کلاه فرنگی ها که شبستان ها و نهانخانه های عشرت را گرداگرد خود گرفته و محیط های دلکش و خودمانی به وجود آورده از دیرباز جزو منطق معماری ایران بوده است.

کامران دیبا

کامران دیبا از دیگر معماران ایرانی بود که گرایش فکری او علاقه و احترام به سنت های بومی و الگوهای ساختاری و همچنین نیازهای جامعه شهری مدرن برای رسیدن به آسایش است.

یکی از مهمترین کارهایی که دیبا در حوزه معماری سنتی انجام داد، پروژه نیمه تمام شهر جدید شوشتر در خوزستان بود. شوشتر نو یکی از شهرهای جدید خوزستان است که با هدف اسکان ۴۰ هزار کارگر کارخانه‌ کشت و صنعت کارون در کنار شهر قدیم شوشتر به مهندسان مشاور «داض» واگذار و توسط کامران دیبا طراحی شد.

دیبا بیشترین موفقیت خود را در این پروژه مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی که در آن استفاده شده، می داند. وی این شیوه را جایگزین طراحی برپایه الگوهای غربی که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود، قرار داد. این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰ هزار تَن در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راه ها میادین عمومی و محله های کوچک در اطراف آن شکل می گرفتند و وجود باغ ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می کرد. بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می کند که زیبا و با شکوه است.

نازیبا شدن چهره شهرها

با توجه به تلاش هایی که بعضی از معماران ایرانی برای زنده کردن معماری سنتی کرده اند اما مشاهده می شود که هنوز نتوانسته ایم خود را از معماری مدرن جدا کنیم. برای نمونه در سال های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی که کشور در حال جنگ بود، دولت در این دوران اقدام مثبتی برای جلوگیری از افزایش قیمت زمین و مسکن انجام داد و سه قانون پی درپی در فاصله زمانی چند سال گذراند که قانون لغو مالکیت به اراضی مواد، قانون اراضی شهری و بعد قانون زمین شهری هستند که تاحدودی مداخله دولت را در کنترل بازار زمین و قیمت مسکن افزایش داد و دولت تا حد زیادی در این زمینه موفق شد. منتها از دیدگاه معماری و شهرسازی، دولت زمین ارزان را به قشر متوسط و کم درآمد جامعه می داد و آنها هم از توانایی مالی زیادی برخوردار نبودند. بنابراین گسترش حاشیه شهرها بدون رعایت اصول شهرسازی و معماری شکل گرفت که اینها یک ناهماهنگی جدید بر پیکر شهر وارد کرد.

همچنین در سال های بعد، مساله خودکفایی شهرداری ها مطرح شد. آسان ترین راهی که در مقابل شهرداری ها قرار گرفت، فروش تراکم یا به عبارتی فروش فضای بالای قطعات زمینی که مالک داشتند به خود مالکان و ایجاد ساختمان های مرتفع و بلندمرتبه در کوچه پس کوچه های مرکز و جنوب شهرها به خصوص تهران بود. این مسایل و بعضی از بی انضباطی هایی که در دوران های مختلف ایجاد شد در برهه های زمانی گوناگون با تغییر تراکم ها و عدم کنترل از نظر ایجاد هماهنگی های لازم و مساله بلندمرتبه سازی هم به آن افزوده شد و گسترش شهرها با عمارت هایی که هیچ نسبتی با معماری سنتی ایرانی ندارد از آن زمان تا کنون در حال افزایش است.

بنابراین باید اشاره کرد که معماری از نوع کاری که حسن فتحی برای روستای گورنا انجام داد، برای تک تک روستاهای ایران و حتی شهرها ضروری است وگرنه از آنچه که پیشینیان برای ما به میراث باقی گذاشته اند به زودی اثری نمی بینیم.

ایرنا

برچسب ها:

حسن فتحی ،معماری 
اخبار ساختمان
@akhbarsakhteman