بلندمرتبه‌سازی در مازندران؛ بله یا خیر؟

بلندمرتبه‌سازی در مازندران؛ بله یا خیر؟
Facebook Twitter LinkedIn

۰۹:۴۲ | ۱۳۹۹/۱۰/۳۰

«چرا بلندمرتبه‌سازی؟» این پرسشی است که هم موافقان برج‌سازی در مازندران برای آن پاسخ‌هایی دارند و هم منتقدان ساخت برج‌های مسکونی در این استان آن را برای نفی بلندمرتبه‌سازی با استناد به دلایل متعدد اجتماعی، مهندسی و محیط زیستی مطرح می‌کنند. پرسشی برآمده از افزایش برج‌سازی در مازندران.
به گزارش اخبار ساختمان، بلندمرتبه‌سازی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری در شهرهای شمالی و بویژه مناطق گردشگرپذیر مازندران یافته و با توجه به کمبود زمین برای ساخت‌وساز مورد استقبال برج‌سازها و خریداران واحدهای مسکونی بویژه به عنوان خانه دوم و مسکن خوش‌نشینی قرار گرفته است.

اما در عین حال که ساخت‌وسازها رو به گسترش است و روند افزایشی بلندمرتبه‌سازی‌ها در مازندران مشاهده می‌شود، نگرانی‌هایی از سوی گروه‌های مختلفی مانند فعالان محیط زیستی، فعالان حقوق شهروندی، صاحب‌نظران حوزه شهرسازی و حتی جامعه‌شناسان در این زمینه مطرح می‌شود که ناشی از همخوان نبودن روند بلندمرتبه‌سازی با هویت طبیعی، فرهنگی و جغرافیایی مازندران است.

امروز آسمان برخی مناطق شهرهای غربی مازندران در تسخیر برج‌هایی قرار گرفته که عمدتا ساکنانی غیربومی دارند؛ برج‌هایی که از نزدیکترین نقاط ساحلی تا مناطق جنگلی می‌توان نمونه‌های آن‌ها را یافت و همچنان نیز در حال ساخت و رو به افزایش هستند. تعداد این برج‌ها در مناطق ساحلی شهرهای گردشگرپذیر مازندران آنقدر افزایش یافته که حتی امکان برپایی طرح‌های سالمسازی دریا برای بانوان را از بین برده و محدودیت‌های طرح شنای بانوان را بیشتر کرده است. سند این مدعا هم اظهارات دبیر ستاد ساماندهی سواحل محمودآباد است.

اردیبهشت امسال «محمد محتاطی» اعلام کرده بود که «به علت افزایش ساخت و ساز ساختمان‌های بلندمرتبه در ساحل این شهرستان امکان اجرای طرح‌های دریا ویژه بانوان به جز ساحل شهرک خصوصی خانه دریا وجود ندارد.»

گفتمان تحلیل بلندمرتبه‌سازی

اما بلندمرتبه‌سازی به جز این پیامد ظاهری، از نگاه منتقدان عوارض منفی دیگری هم دارد و به همین دلیل سال به سال بیشتر از قبل به موضوعی برای بحث و بررسی بین موافقان و مخالفان آن تبدیل می‌شود. تا جایی که طی روزهای اخیر با حضور تعدادی از اساتید دانشگاه آزاد چالوس و دانشجویان حوزه معماری و شهرسازی این دانشگاه، کرسی آزاداندیشی دانشجویی با موضوع «حقوق شهروندی و بلندمرتبه‌سازی در غرب مازندران» برگزار شد و تعدادی از موافقان و مخالفان با استدلال‌های علمی به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.

«محمدرضا ازوجی» یکی از مدرسان دروس معماری و شهرسازی دانشگاه، هدف این مناظره را تمرین نگاه خلاقانه و نقادانه به محیط در محتوا و روش‌شناسی بیان می‌کند و معتقد است که این نگاه در شیوه آموزش عالی دانشگاه‌های ایران کمتر به کار گرفته می‌شود؛ دیدگاهی که در آن دانشجویان با نگاهی خاکستری و جدا از نگاه سیاه و سفید، به سنجش، تحلیل و نقد یک موضوع روز محیط خود، یعنی برج‌سازی در غرب مازندران پرداختند.

به گفته این مدرس دانشگاه، دکتر علی اصغرزاده معمار و مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد چالوس، مهندس محمود حیدریان معمار و شهرساز، دکتر سعید اسلامی استاد فلسفه و علوم سیاسی، دکتر قربانعلی آقااحمدی استاد جامعه‌شناسی و دکتر محسن قمی استاد رشته عمران در این گفتمان دانشجویی به عنوان ناظر و اعضای هیأت داوران حضور داشتند و دیدگاه‌های اعضای گروه موافق برج‌سازی در مازندران متشکل از المیرا عابدپور، امیرحسین ذوالقدر، ساغر سردشتی و حسن پورشعبان و گروه منتقد برج‌سازی با عضویت مریم عسگری‌پور، علی‌اکبرپور، محدثه مقدم و مصطفی‌ آقازمانی را مورد بررسی قرار دادند.

توسعه عمودی

موافقان بلندمرتبه‌سازی در غرب مازندران معتقدند آینده معماری منطقه از این الگوی معماری عمودی نمی‌تواند اجتناب کند و باید تا جای ممکن با جذب این نوع سرمایه به توسعه منطقه مازندران پرداخت، اما منتقدین به این الگوی معماری بلندپروازانه معترض هستند، زیرا الگوی عمودی را برای عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی آسیب‌زا می‌دانند.

المیرا عابدپور یکی از موافقان بلندمرتبه‌سازی در مازندران است که ضمن مخالفت با ساخت و سازهای مغایر با اصول معماری و شهرسازی و تأکید بر ضرورت رعایت تمام اصول معماری و شهرسازی و حقوق شهروندی در بلندمرتبه‌سازی، می‌گوید: موافقان بلندمرتبه‌سازی معتقدند این پروژه‌ها باید در نقاط خاصی از شهر که معرف هویت شهر باشد اجرا شوند. پایبندی به اصول معماری پایدار و حفظ محیط زیست با هدف بهره‌وری بیشتر از زمین‌ها برای مردم و نسل‌های آینده از مجرای الگوی بلندمرتبه‌سازی میسر می‌شود، نه الگوی توسعه افقی یا ویلاسازی بی‌رویه‌ای که امروز در سراسر مازندران شاهد آن هستیم.

چرا بلندمرتبه‌سازی؟

از نگاه موافقان برج‌سازی در مازندران، تخریب سریع شالیزارها و زمین‌های حاصلخیز و بویژه باغ‌های غرب مازندران با ساخت‌وسازهایی که عمدتاً غیراصولی هستند و در دامنه کوه و سواحل به وفور مشاهده می‌شوند باعث تخریب توپوگرافی منطقه شده و حتی تاثیرات مخرب بر روی آب و هوا و دریای خزر می‌گذارد.

گروه موافقان بلندمرتبه‌سازی بر این باورند که تغییر کاربری، بسیاری از زمین‌های حاصلخیز مازندران را به فضاهای مسکونی و تجاری تبدیل کرده و از سوی دیگر رشد جمعیت و مهاجرت از روستاها به شهرها و همچنین هزینه‌های زیاد خرید و نگهداری خانه‌های ویلایی از معایب ساخت ویلاها در مازندران و بویژه مناطق غربی این استان هستند.

عابدپور در این زمینه توضیح می دهد: ساخت شهرک‌های ویلایی مسافرنشین که بیشتر زمان سال خالی هستند، باعث اشغال زمین‌ها و هزینه‌های زیادی برای منطقه شده‌ است، اما بلندمرتبه‌سازی سبب صرفه‌جویی در استفاده از زمین می‌شود. علاوه بر این، پیامدهای مثبتی مانند استفاده از تکنولوژی روز دنیا در زمینه امنیت و محیط زیست، ایجاد اشتغال و ورود سرمایه به منطقه، تجربه جدید زندگی در کنار هم در عین حفظ حریم‌های خصوصی و امنیت بیشتر برای منطقه به همراه دارد.

گروه موافقان بلندمرتبه‌سازی حفظ و صیانت زمین‌های حاصلخیز و منابع طبیعی غرب مازندران و تامین مسکن مورد نیاز مردم در کنار احیاء و بازگردانی زمین‌های باغی و کشاورزی و ایجاد آینده‌ای مطلوب برای تمامی عوامل تحت تاثیر شامل انسان‌ها و حتی پوشش‌های گیاهی را تاثیرات مثبت حرکت به سمت بلندمرتبه‌سازی در مازندران می‌دانند، اما منتقدان بلندمرتبه‌سازی در مازندران معتقدند که این پدیده شهری در کنار همه مزایایی که به آن اشاره می‌شود، معایبی هم دارد.

گرایش مسئولان به برج‌سازی در مازندران

با تکیه بر همین استدلال‌ها و دیدگاه‌ها نیز طی سال‌های اخیر بلندمرتبه‌سازی از سوی مسئولان مورد حمایت قرار گرفته و حتی گاهی برای اجرای آن در مازندران تأکید می‌شود. تا جایی که تیر ۱۳۹۸ سید محمد نظری مدیرکل راه و شهرسازی مازندران بلندمرتبه‌سازی در شهرهای ساحلی مازندران را امری ضروری بیان کرد و با اشاره به تمایل بسیار زیاد سرمایه‌گذاران ساخت و ساز برای برج‌سازی در محدوده رامسر تا بابلسر، اعلام کرد پیشنهاد این اداره کل برای ساخت و ساز مسکونی در این مناطق به دلیل کمبود زمین و میزان بالای تقاضا، اجرای پروژه‌های بیشتر از ۲۰ طبقه است.

این مسئول تأکید کرده بود که نبود الگوی مناسب شهرسازی سبب افزایش ساخت پلاک‌های کوچک ۷۰ تا ۸۰ متری بدون رعایت ضوابط در شهرهای استان شده است. البته فرآیند بلندمرتبه‌سازی در برخی شهرهای مازندران و بویژه شهرهای ساحلی از سال‌ها پیش از اعلام درخواست مدیرکل راه و شهرسازی برای صدور مجوز بلندمرتبه‌ها آغاز شده بود و کماکان نیز به سرعت در حال اجراست. هرچند که نمونه‌هایی از ساختمان‌های مسکونی بیش از پنج تا هشت طبقه ساخته شده در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ را در برخی مناطق گردشگرپذیر غرب مازندران می‌توان یافت، اما موج بلندمرتبه‌سازی در مازندران از اواخر دهه ۸۰ آغاز شد.

تیر ماه ۱۳۸۷، زمانی که سید عیسی هاشمی معاون عمرانی وقت استاندار مازندران اعلام کرد محدودیت برای برج‌سازی و ساخت مجتمع‌های مسکونی بلندمرتبه برداشته شد و هیچ محدودیتی برای بلندمرتبه‌سازی در مازندران حتی ساختمان‌های بیش از ۲۰ طبقه در سواحل استان وجود ندارد، موجی از تقاضا برای سرمایه‌گذاری در زمینه برج‌سازی از سوی انبوه‌سازان و برج‌سازان پایتخت در مازندران شکل گرفت و با اعلام استقبال و حمایت از برج‌سازان توسط دستگاه‌های مربوطه استان، این موج تقویت شد، تا جایی که در شهر کوچک ساحلی سرخرود امروز بنا به برخی آمارها و مشاهدات میدانی، بیشترین تعداد برج‌ها نسبت به سایر شهرهای مازندران وجود دارد و در طرح تفصیلی و جامع، این شهر به عنوان پایلوت بلندمرتبه‌سازی در مازندران معرفی شده است.

محسن کبودفیروزجایی شهردار سرخرود خرداد امسال اعلام کرده بود که از بهمن ۱۳۹۸ در مکاتبه‌ای با وزارت راه و شهرسازی طرح معرفی سرخرود به عنوان پایلوت بلندمرتبه‌سازی در مازندران تصویب شد تا انگیزه‌ای برای توسعه شهری و افزایش منابع درآمدی شهرداری باشد ، اقدامی که از نگاه منتقدان بلندمرتبه‌سازی از آن به عنوان آسمان‌فروشی یاد می‌شود.

این نگاه در اندیشه‌ها و برنامه‌های سایر شهرداران مازندران نیز دیده می‌شود. عباس صالح‌زاده شهردار قائمشهر نیز خرداد امسال اعلام کرده بود که بلندمرتبه‌سازی راه نجات قائمشهر در مشکلات مربوط به تراکم است و منافع شهروندان را در پی خواهد داشت و به همین دلیل برای متقاضیان ساخت بناهای بلندمرتبه در این شهر ۵۰ درصد تخفیف عوارض در نظر گرفته می‌شود.

آسیب‌های بلندمرتبه‌سازی

گروه منتقدان برج‌سازی در مازندران معتقدند مزایای بلندمرتبه‌سازی باید با نگاهی منحصر به منطقه مورد بحث –مازندران و مناطق غربی استان- مد نظر قرار گیرد و برخی نکات مثبت بیان شده درباره برج‌سازی در عین حال که ممکن است برای بسیاری از شهرها مناسب و مفید باشد، برای منطقه‌ای مانند غرب مازندران زیان‌آور است.

مریم‌عسگری‌پور به عنوان نماینده گروه منتقدان برج‌سازی در مازندران با طرح این پرسش که آیا تجربه‌های گذشته‌ بلندمرتبه‌سازی در غرب مازندران باعث ایجاد اشتغال برای مردم بومی منطقه شد؟ می‌گوید: آنچه که ما تا به حال تجربه کردیم این است که بلندمرتبه‌سازان در این منطقه عمدتا از متخصصین و مهندسین غیر بومی استفاده کردند و ساکنان این ساختمان‌ها هم غیربومی هستند.

وی می‌افزاید: اصلا چه دلیلی وجود دارد در منطقه‌ای که شهرهای آن زیر ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارند بلندمرتبه‌سازی انجام شود؟ طبق داده‌های شهرداری‌ها ، برای شهرهایی با جمعیت‌ زیر ۲۰۰ ‌هزار نفر نیازی به بلندمرتبه‌سازی با بیش از هشت طبقه نیست. پس اگر هدف رفع نیاز مردم بومی منطقه است، ضرورتی برای بلندمرتبه‌سازی از نوع برج وجود ندارد، چرا که بلندمرتبه‌سازی‌ها در این منطقه باعث رشد نامتعادل قیمت زمین‌های منطقه شد و توان خرید بومی‌ها برای خرید یک واحد آپارتمان معمولی را کم کرد.

این فعال اجتماعی و دانشجوی معماری اظهار می‌کند: از نگاه منتقدان برج‌سازی در مازندران، برای بسیاری از این ساخت و سازها جانمایی درستی انجام نشد. برای برج‌سازها مکان‌های جنگلی و ساحلی برای بلندمرتبه‌سازی جذاب‌تر است و همین نگرش به جغرافیای منطقه آسیب می‌زند. برای مثال یک برج‌ مسکونی‌ در چالوس ساخته شده که تاثیر نامطلوبی روی خط آسمان این منطقه گذاشته و سیمای شهری را به شدت تخریب کرده‌ است. ضمن این که بلندمرتبه‌سازی معمولا برای اعیان‌نشینان است و این امر باعث ایجاد شکاف طبقاتی و از بین رفتن عدالت ‌اجتماعی در مازندران و به ویژه غرب استان شده‌ است.

تفاوت برج‌نشینی با آپارتمان‌نشینی

از نگاه منتقدان برج‌سازی، مفهوم آپارتمان با برج‌سازی از اساس متفاوت است، زیرا آپارتمان نوعی کامیونیتی - فضای خرد اجتماعی- با خود به همراه دارد که در زندگی فردگرایانه برج‌ها دنبال نمی‌شود. چرا که برج‌ها معمولا برای تحقق فضای جمعی شکل نمی‌گیرند. بر همین اساس بلندمرتبه‌سازی را مغایر با هویت شهری شهرهای مازندران می‌دانند و از نگاه آن‌ها برج‌ها صرفا سازه‌هایی با امکانات و شاید زیبا هستند که ساختاری جدا از کالبد شهرهای شمالی دارند ؛ نگرشی که می‌تواند علاوه بر بحث مدیریت شهرسازی، اهمیت مباحث حوزه دانش معماری و کارکردهای اجتماعی بناها را نیز نشان دهد.

مدیر گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی چالوس، بر این باور است که یک حلقه مفقوده در شهرسازی و همچنین نگاه نادرست به معماری عامل ناهمگونی بلندمرتبه‌سازی در کشور و بویژه مازندران است. دکتر علی اصغرزاده به خبرنگار ایرنا می‌گوید: بین برج و آپارتمان فاصله وجود دارد. باید ببینیم که مخاطبان ما در برج‌ها آیا فضای جمعی یا کامیونیتی را به وجود می‌آورند؟ این بسیار مهم است که وقتی می‌خواهیم معماری را به صورت یک فضا و میدان در بیاوریم، به فضای جمعی و به کاربرها با دقت بیشتری نگاه کنیم. این که چه کسانی می‌خواهند اینجا زندگی کنند و چه دغدغه‌ای دارند؟

برداشت ناقص از معماری

این استاد دانشگاه وجود ضعف در آموزش معماری را عاملی در بروز این وضعیت می‌داند و می‌افزاید: همیشه در دانشکده‌های معماری یاد دادیم که دانشجویان معماری زیبا و باکیفیت بسازند. معماری را همیشه به صورت ابژه و یک شئ زیبا برای دانشجویان قلمداد کردیم و کمتر معماری را به عنوان بستر آموزش دادیم. در حالی که معماری خودش یک بستر و میدان است، نه لزوماً یک شئ. این که ابتدا بررسی شود وقتی قرار است برجی طراحی شود با همه ویژگی‌های مثبتی که به عنوان یک سازه دارد، آیا در آن میدان و بستر کارکرد خوبی خواهد داشت؟ بنابراین نقد ما بر این جدایی یا فاصله گرفتن از این نگاه ابژکتیو و شئ‌مدار به اثر معماری است.

وی می‌افزاید: باید بدانیم چه بسازیم، چگونه بسازیم، کجا بسازیم و شاید گاهی اصلا نباید بسازیم. در دانشکده‌های معماری متاسفانه معماری از نگاه کلی‌گرایانه و دیدگاه کلان که بیشتر مربوط به رشته‌های طراحی شهری و برنامه‌ریزی شهری است جداست و به همین دلیل معماری در حد یک شئ زیبا نزول یافت. اگر دانشجویان معماری با مسائل برنامه‌ریزی شهری بیشتر ارتباط برقرار کنند، نگاه و حس مسئولیت‌شان و آن چیستی که قصد دارند طراحی کنند با دقت بیشتری خواهد بود. در کرسی آزاداندیشی اخیر هم تلاش شد که این موضوع مورد توجه دانشجویان امروز و معماران فردا قرار گیرد.

اصغرزاده تأکید دارد که معمار باید همه جوانب ساخت، از یک بستر کلان مانند یک شهر تا طراحی داخل یک ساختمان را با هم ببیند، اما نزول جایگاه تخصصی و چندبعدی معماری سبب شده که معمار را به عنوان فردی بشناسند که قرار است یک بنای زیبا و حتی در نگاه نزول یافته‌تر یک نمای ساختمان زیبا طراحی کند. نباید دانش چندبعدی معماری را در حد یک طراحی صورت ساختمان پایین بیاوریم.

نیاز به نظارت جامع

کارشناسان حوزه علوم انسانی معتقدند که بلندمرتبه‌سازی صرفاً یک پدیده مهندسی شهری نیست و با توجه به کارکردی که دارد و پیوستگی پیچیده و چندبعدی آن به جامعه، مسأله‌ای کاملا اجتماعی محسوب می‌شود که می‌تواند روی جامعه تاثیر فراوانی بگذارد.

دکتر سعید اسلامی استاد فلسفه و علوم سیاسی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد چالوس در تحلیل نگاه‌های موافق و مخالف به بلندمرتبه‌سازی در مازندران، برخی نقدهای مطرح شده به بلندمرتبه‌سازی در مازندران را درست می‌داند و معتقد است که مسئولان باید به دنبال راه میانه‌ای برای بلندمرتبه‌سازی در مازندران و جلوگیری از رشد بی‌قید این پدیده شهری-اجتماعی باشند.

وی با بیان این که دو گفتمان موافق و منتقد بلندمرتبه‌سازی می‌توانند به ارائه راهکارهای درست برای مازندران کمک کنند، می‌گوید: در عین حال که نگرش مسئولان حوزه مسکن در مازندران رواج بلندمرتبه‌سازی است، باید با این گفت‌وگوها راه میانه‌ای میان مخالفت با بلندمرتبه‌سازی و بلندمرتبه‌سازی بدون قید و شرط در فضاهایی که نامناسب است و باعث نابرابری در حقوق شهروندی می‌شود و تصویر نابجایی از جامعه ارائه می‌کند تعیین شود.

بلندمرتبه‌سازی و توسعه نامتوازن

این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: موافقان بلندمرتبه‌سازی در غرب مازندران را می‌توان با گفتمان و ایدئولوژی لیبرال و لیبرال دموکراسی و محافظه‌کاری مورد ارزیابی قرار داد. چون اساساً در لیبرال دموکراسی اصل بر احترام به مالکیت است و حتی در مکتب محافظه‌کاری یا کنسرواتیستی، تندتر از لیبرال‌ها گفته می‌شود مالکیت مقدمه آزادی است. یعنی در جامعه‌ای که مالکیت خصوصی محترم نیست آزادی به وجود نمی‌آید. بنابراین می‌شود مدافعان بلندمرتبه‌سازی را با الگوی لیبرال دموکراسی و محافظه‌کاری و حتی نومحافظه‌کاری ارزیابی کرد که بعضا ادعاهاشان در آن گفتمان قابل دفاع است.

وی می‌افزاید: اما گفتمان منتقد بلندمرتبه‌سازی معتقدند این نوع بلندمرتبه‌سازی‌ها در مازندران نه تنها باعث افزایش سرمایه و کار نمی‌شود، بلکه حقوق شهروندی را کاهش می‌دهد که من هم با بخشی از این نگاه‌ها موافقم. اما نمی‌شود این واقعیت را نادیده گرفت که پهنه شمالی گیلان و مازندران هر سال بیشتر برای سکونت مورد توجه مردم کشور قرار می‌گیرد. مازندران و گیلان آخرین منزلگاه فلات ایران در زمان خشکسالی هستند، بنابراین شهروندان فلات ایران ناچارند به این سمت بیایند.

اسلامی با تأکید بر این که نمی‌شود بلندمرتبه‌سازی را انکار کرد، خاطرنشان می‌کند: در چنین شرایطی همان اتفاقی که در دولت‌های رفاهی می‌افتد باید برای مدیریت بلندمرتبه‌سازی‌ها در مازندران رقم بخورد. یعنی دولت به شدت روی این حوزه‌ها نظارت می‌کند تا بلندمرتبه‌سازی در پهنه ملاحظه ظرفیت‌ها و فواید، تناسب، هماهنگی، محیط زیست، حقوق شهروندی و توسعه مبتنی بر عدالت مورد ملاحظه قرار بگیرد. راهی غیر از این وجود ندارد؛ نه می‌شود بلندمرتبه‌سازی را آن گونه که در گفتمان لیبرال مورد توجه است به حال خود رها کرد و نه با توجه به شرایط جمعیتی و محیط زیستی کشور می‌شود مانع آن شد. بنابراین باید راه میانه را انتخاب کرد. یعنی نظارت‌های مبتنی بر ظرفیت، تناسب، محیط زیست، عدالت شهروندی و مسائلی از این دست را افزایش داد.

علاوه بر مسائل اجتماعی و محیط زیستی مطرح شده از سوی منتقدان بلندمرتبه‌سازی در مازندران، برخی چالش‌های دیگر ناشی از بلندمرتبه‌سازی در این استان نیز وجود دارد. برای مثال ضعف مازندران در تجهیزات آتشنشانی ویژه ساختمان‌های مرتفع یکی از این موارد است. تقریبا هیچ کدام از شهرهای مازندران هنوز برای مقابله با حوادثی مانند آتشسوزی در ساختمان‌های سر به آسمان کشیده این استان تجهیزات و آمادگی لازم را ندارند. اما در درجه نخست پیامدهای اجتماعی و محیط زیستی این بلندمرتبه‌سازی‌ها مورد انتقاد قرار دارد.

در کنار همه تأکیدات و حمایت‌هایی که از بلندمرتبه‌سازی در مازندران توسط مسئولان مطرح می‌شود، جای خالی یک برنامه‌ریزی مشخص و طرح جامع بلندمرتبه‌سازی برای این استان و بویژه مناطق گردشگرپذیر نیز احساس می‌شود. شاید تا یک دهه دیگر تصویری که امروز از شهرهای مازندران وجود دارد با افزایش روند برج‌سازی‌ها در این استان به طور کامل از بین برود و مانند اکنون که ساحل و دریا زیر سایه برج‌ها قرار دارد و خط آسمان ساحل را کوتاه کرده است، افق آسمان شهرهای گردشگرپذیر مازندران هم تنگ‌تر از امروز شود.

ایرنا

اخبار ساختمان
@akhbarsakhteman