چرا مسکن موتور توسعه نشد؟

چرا مسکن موتور توسعه نشد؟
Facebook Twitter LinkedIn

۱۷:۳۵ | ۱۳۹۸/۰۷/۲۱

مشخصه الگوی ناقصی که برای توسعه برگزیده شد این بود که نسخه‌ای برای راهبرد جایگزینی واردات برگزیدیم. فکر می‌کردیم قطع واردات کالاهای توسعه یافته باعث قدرت تولید و صنعت ما می‌شود.
به گزارش اخبار ساختمان، مشخصه الگوی ناقصی که برای توسعه برگزیده شد این بود که نسخه‌ای برای راهبرد جایگزینی واردات برگزیدیم. فکر می‌کردیم قطع واردات کالاهای توسعه یافته باعث قدرت تولید و صنعت ما می‌شود. قطع رابطه با کشورهای دیگر یعنی اینکه در کشور صنایع مادری برپا می‌شود، اما مشکل این است که تولیدات پیشرفته ندارید.

این عامل اصلی شد که الگوی توسعه به جای راهبرد صادرات الگوی جایگزینی واردات را بر می‌گزینید. به این ترتیب در توسعه دنباله رو می‌شویم. اگر نوآوری در کالایی انجام شد ما دوباره مجبور می‌شویم کالایی مشابه آن را تولید کنیم. اگر تولید نکنیم، کارخانه‌ها و صنایع مادر ورشکسته می‌شود. اگر صنعتی نوآور نباشد و نتواند در بازار جهانی حضور پیدا کند، پایدار نخواهد بود این دو لازمه پایداری تولید است. اگر نتوانید کالایی را در بازار خارجی بفروشید اضافه ارزش به‌دست نمی‌آورد تا بتوانید تحقیق و توسعه را انجام دهید.

با از دست دادن بازارهای جهانی اقتصاد هر روز تنک‌تر و پیش پا افتاده‌تر می‌شود. صنایع اولیه‌ داریم اما وقتی نتوانیم با استفاده از صنایع مادر تولیدات با ارزش و صادرات محور داشته باشیم، مثلاً وقتی نمی‌توانید ماشین صادراتی تولید کنید به جای تولید ورق باید میلگرد و تیرآهن مصرف کنید، یعنی صنایع ذوب هم پیشرفت نخواهد کرد.

صنایع پیش پا افتاده مصرف ندارد. مثلاً ۷۰ درصد واردات کشور امریکا کالاهای دانش بر است.

کشورهای توسعه یافته هم خواهان واردات کالاهای دانش بر هستند. پس حضور در بازار جهانی به معنی وابسته شدن نیست. چین بیشترین حضور را در بازارهای جهانی دارد.

پیشرفته نبودن صنایع اثر خود را بعد می‌گذارد به این صورت که چون نمی‌توانید بازارهای داخلی را با کالاهای پیشرفته پوشش دهید مجبور می‌شوید به بخشی رجوع کنید که مصرف‌کننده کالاهای تولید

پیش‌پا افتاده است که آن بخش هم مسکن است. رجوع به مسکن اجبار محض اقتصادی است. برای اینکه اقتصاد پیش پا افتاده شده و مجبور هستید برای مصرف کالاها به بخش پیش پا افتاده دیگری رجوع کنید. این مشکل از نبود الگوی شایسته توسعه ناشی شده است.

در بخش مسکن موضوع دیگر شروع تراکم فروشی بعد از پایان جنگ بود. با تراکم فروشی نه تنها مدل ناقص توسعه ادامه پیدا کرد بلکه رانت در این بخش رایج شد. به این ترتیب سرمایه‌ها که جایی را پیدا کرده بودند که در یک سال سود صددرصد ببرند دیگر وارد صنایع نوآور نشد.

کم‌کم از روانه شدن سرمایه‌ها به بخش مسکن به نام عقلانیت اقتصادی نام برده شد. بخش مهمی از اقتصاددانان رانت‌جویی را به جای نهاد بازار گرفتند. در اقتصاد نئوکلاسیک زمین کالایی عمومی است که شکست بازار در آن اتفاق می‌افتد اما این اقتصاددانان خواستند اقتصاد نئوکلاسیک را ارتقا دهند و گفتند زمین را به کالایی برای رانت خواری تبدیل می‌کنیم. به این ترتیب توسعه ناقصی که در زمان جنگ شکل گرفته بود نیز منحل کردند.

اول الگوی ناقصی برای توسعه طرح‌ریزی شد اما بعد از جنگ این الگوی ناقص هم دورانداخته شد و رانت جایگزین توسعه ناقص شد. رانت از کجا تأمین می‌شد؟ از بخش مسکن. با بالا بردن سود بانکی اعتبارات به‌سمت بخش مسکن سوق داده شد. سودی که از بخش مسکن نصیب افراد می‌شد اما دوباره وارد چرخه تولید و توسعه، سرمایه‌گذاری نشد. رانتی که در سال‌های اوج فقط از بخش زمین به دست آمده ۵۰ میلیارد دلار بوده ولی سرمایه‌گذاری در بخش صنعت ۲۰ میلیارد دلار بوده است که آن ۲۰ میلیارد دلار هم از سود خود صنایع به دست آمده نه از سرمایه‌گذاری از طریق سودآوری بخش مسکن.

مسکن به‌خاطر سودآوری بالا کم‌کم قانونگذاری را به نفع خودش تسخیر کرد. قوانین مدام عوض شد، بخشایش سود بانکی، تغییر قانون تراکم، منحل شدن تعاونی‌های مسکن، امور زیربنایی شهرهای جدید را به تأخیر انداخت تا رانت خواری در شهرهای مادر ادامه پیدا کند. پس الگوی توسعه ناقص‌تر شد.

در دوره دوم اصلاحات، دولت به این الگوی ناقص توجه کرد. تعامل مثبت با اقتصاد جهانی و اقتصاد دانش بنیان در این دوره مطرح شد. اما در دولت بعدی این اصلاحات اقتصادی نادیده گرفته شد. مثال بارز تسخیر قانون، طرح جامع شهر تهران است، برنامه برای افزایش ۲۰ درصدی شهر تهران اجرا شد تا ساخت ادامه داشته باشد. مجاز کردن تراکم فروشی و رانت، رانت جویان بزرگی را در بخش مسکن پدید آورد. طرح جامع تهران می‌گوید تهران باید شهری دانش پایه، هوشمند و جهانی باشد که ابلاغیه سیاست‌های کلی برنامه چهارم است. اما این قوانین عوض شد.به این ترتیب الگوی توسعه عقب‌مانده شد و از دامنه مولد بیرون آمد.کل اقتصاد بر درآمدهای نفتی استوار است و گردش داخلی اقتصاد بر رانت مستغلات استوار شد. وقتی ۲۰ درصد به جمعیت شهر اضافه می‌شود فضاهای عمومی را می‌گیرید، ترافیک را بیشتر می‌کنید و فضاهای لازم برای توسعه اقتصاد دانش بنیان را به مال تبدیل می‌کنید، مانند آنچه در منطقه ۲۲ رخ داده است.

وقتی الگوی توسعه را از دست دادید، اشتغال را از دست دادید و کسانی که این مشکلات را ایجاد کردند مدعی هستند که دولت توسعه در ایران موفق نبود. اصلاً شما اجازه ندادید دولت توسعه تشکیل شود. دولت توسعه به الگوی توسعه نیاز دارد نه به این واژگانی که همه چیز را به بازار بسپارید. الگوی توسعه ای باید در کشور باشد که در آن بخش مسکن رابطه هم‌افزایی با بخش‌های مولد داشته باشد. وقتی بخش مسکن با بلعیدن اعتبارات و فضاها، امکانات بخش توسعه را نابود کرده است، چگونه این بخش می‌تواند موتور توسعه باشد؟

باید الگوی توسعه سریع تر تدوین شود، تا بخش مسکن جهت معکوس اقتصاد ایران را توسعه ندهد و به عقب نراند. در الگوی توسعه موضوع بسیار مهمی که به بخش مسکن مربوط است رابطه هم افزایی بین عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی است که در قالب سیاست اجتماعی تدوین می‌شود. اگر این رابطه برقرار نشود، آنچه به نام عدالت اجرا می‌شود خود باعث بی‌عدالتی می‌شود. در زد و خوردهای سیاسی بخش مسکن ورق برنده هر کسی بوده که خواسته مدیریت خود را ادامه دهد.

به همین دلیل در دولت‌های مختلف الگوی ساخت مسکن با اسمی مشخص ارائه شده است که موفق هم نبوده است. طرح جامع مسکن که در سال ۸۴ تدوین شد به‌خاطر مسائل پوپولیستی کنار گذاشته شد و بازنگری طرح جامع که در سال ۹۴ تدوین شد هم کنار گذاشته شده است.دولت‌ها دچار جهل مرکب هستند که الگوی توسعه مسکن را مسأله کل اقتصاد نمی‌دانند. الگوی توسعه مسکن باید بر اساس طرح جامع باشد. چرا طرح جامع در دولت‌ها کنار گذاشته شد؟

تیک

برچسب ها:

مسکن ،صنعت ،واردات ،صادرات 
اخبار ساختمان
@akhbarsakhteman